سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

26 آبان ماه سالروز حماسه آزادسازی سوسنگرد در سال 59 است که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نماینده وقت امام خمینی در شورای عالی دفاع نقش برجسته‌ای در این زمینه داشتند و در شرایطی که بنی‌صدر با کارشکنی‌ها و خیانت‌هایش ساز مخالف می‌زد، حضرت آیت‎الله خامنه‌ای با همراهی جمعی از فرماندهان به‌ویژه شهید چمران، این حماسه بزرگ را هدایت کردند. این در حالی بود که در صورتی که سوسنگرد آزاد نمی‌شد، شرایط جنگ قطعاً به مراتب سخت‌تر می‌شد.

سردار سرلشگر بسیجی فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در گفت‌وگویی جزئیات این ماجرا را بیان کرد که در ادامه آمده است:

لطفاً در خصوص نقش حضرت امام خامنه‌ای به عنوان نماینده حضرت امام خمینی(ره) در شورای عالی دفاع و همچنین نقش مردم و شهید دکتر مصطفی چمران، توضیح بدهید.

«شما برای حفظ اسلام دارید جنگ می‌کنید و افراد دشمن برای نابودی اسلام، خداوند با شماست و شما پیروز هستید و این حکومت صدام رفتنی است.» امام خمینی «قدس الله نفسه الزکیه»

رهبر عزیز و محبوب ما در ابتدای امسال فرمودند که ما به این همت مضاعف نیاز داریم و کشور به این تلاش مضاعف نیاز دارد.

من امروز می‌خواهم پرده از یک راز بزرگ از پیروزی‌های دفاع مقدس در برابر نیروهای تا دندان مسلح عراق به پشتیبانی امریکا و استکبار جهانی بردارم. همت مضاعف حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای به عنوان نماینده حضرت امام در شورای عالی دفاع در انجام عملیات آفندی آزادسازی سوسنگرد و خنثی کردن نقش کارشکنانه بنی صدر و حاکم کردن فرمان امام خمینی(ره) که به حفظ اهواز و جلوگیری از سقوط حتمی آن انجامید و راه را برای طراحی و اجرای عملیات پیروز فتح المبین، طریق القدس و آزادی سرزمین‌های اشغال شده و بیت‌المقدس هموار ساخت.

در این همت مضاعف رهبری عزیز، تلاش مضاعف شهید چمران در آن عملیات بزرگ و سرنوشت ساز به رزمندگان اسلام نیز اشاره می‌کنم. ابتدا چند نکته برای ورود به این بحث عرض می‌کنم.

حماسه‌های دشت آزادگان و بویژه حماسه سوسنگرد پیام‌ها، درس‌ها و عبرت‌های بزرگی دارد. این حماسه‌ها در 45 روز آغاز دفاع مقدس اتفاق افتاد، چرا پنهان ماند با وجودی که اوج شوق و شور جهادی و فداکاری و ایثارگری و شهادت طلبی ومقاومت و مردانگی در این 45 روز اول جنگ توانست دشمن بعثی را و همچنین 12 لشکر او را در سراسر جبهه‌ها به بن‌بست بکشاند ولی این مقطع از دفاع مقدس مورد غفلت واقع شد.وقت بیان آن الآن نیست من فقط یک اشاره می‌کنم.

نکته اول این بود که حادثه خونین شهر پیش آمد و بزرگی حادثه خونین شهر و قرار گرفتن اخبار او درصدر اخبار همه را غافل کرد.

دوم این‌که در ارتش و سپاه تمام مسئولین رده اول عوض شدند و مسئولان جدیدی جنگ را برعهده گرفتند و پیروزی‌های فتح المبین، شکستن حصر آبادان، بیت‌المقدس و طریق القدس که پیش آمد، کل مباحث تجزیه و تحلیل‌ها روی این پیروزی‌ها قرار گرفت.

بنابراین، آن حماسه‌های عظیم پنهان ماند و امروز بعد از 32 سال از انقلاب، ما در بازبینی اسناد و مدارک دفاع مقدس و ارائه‌اش به مردم، به آن می‌پردازیم. به‌طور کلی، شایسته به حماسه‌های دشت آزادگان پرداخته نشده است، امسال در سی امین سالگرد آن حماسه‌های عظیم این کمترین بازمانده آن روزهای عشق، خون، جهاد و رنج، می‌خواهم برگ‌هایی از صفحات پر تلألو آن روزهای بزرگ در تاریخ انقلاب اسلامی را برای شما بازگو کنم. امید است پژوهشگران و راویان دفاع مقدس ابعاد و اعماق پرفیض آن را باز کنند.

امیدوارم بتوانم بارقه‌هایی از نورانیت خورشید انقلاب امام، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای که آن روز‌ها امام جمعه تهران و نماینده حضرت امام در شورای عالی دفاع بودند را بیان کنم.

با رسیدن خبر تهاجم دشمن به جبهه‌ها، آقا به جبهه‌ها شتافتند و ضمن بررسی اوضاع،باعشق شوق جهاد، با لباس رزم و سلاح در دست به همراه رزمندگان در رزم و شناسایی شبانه از روز سوم و چهارم جنگ شرکت کردند. ساماندهی ستاد جنگ‌های نامنظم در همین روز‌ها اتفاق افتاد. روز جمعه آن زمان، آقا به تهران برگشتند و در نماز جمعه تهران،فراخوان عمومی دادند و عاشقان اسلام، قرآن و امام و میهن را از سراسر کشور به حضور در جبهه‌ها و دفاع در برابر دشمنانی که در پی ریشه‌کن کردن انقلاب نوپای ملت ایران بودند دعوت کردند و خود دوباره به جبهه و میان رزمندگان و خطوط مقاومت شتافتند و داوطلبان عاشق را سازماندهی کردند. آن روز‌ها کسی نبود در منطقه جنوب، اهواز و جبهه‌ها سرپرستی نداشت. حضور آقا در آن منطقه همه را دور ایشان جمع کرد و ایشان سازماندهی کردند و با نظارت و هدایت میدانی، هسته‌های اولیه مقاومت سپاه و بسیج را در جبهه‌ها تشکیل دادند و رزمندگان و نیز داوطلبان ارتشی را با تعیین فرمانده انسجام بخشیدند.

مثلاً رزمندگانی که در شهر سوسنگرد در برابر دشمن مقاومت می‌کردند، آقا یک افسر ارتشی را فرمانده آنها قرار دادند، فرمانده نیروهای سپاه، جنگ‌های نامنظم و مردم بوستان و سوسنگرد که آنجا مقاومت می‌کردند. آقا شورای عالی دفاع را در متن مسائل جنگ قرار دادند، این عضو شورای عالی دفاع که در متن جبهه‌ها و در بین رزمندگان حضور فعال داشت، بهترین نما را از جنگ برای شورای عالی دفاع می‌آوردند و چشم و دست امام در جهاد مقدس ملت قهرمان شدند و با رساندن اطلاعات به امام خمینی(ره) و ولی‌امر زمان زمینه اجرای فرامین و تدابیر امام در جبهه‌ها را با همت مضاعف و کار مضاعف فراهم کردند.

رهبر عزیز در آن روزهای خون و شهادت با لباس ساده سربازی و کلاه بسیجی در بین رزمندگان حرکت می‌کردند، ایشان که ما را امروز به همت مضاعف و تلاش بیشتر می‌خواند خود برای امام(ره) این‌گونه بود؛ همت مضاعف در سیره تبعیت از امام، توسط حضرت آیت‌الله‌خامنه‌ای عزیز و تلاش مضاعف در امور جبهه‌ها.

ملت بزرگ ایران به لطف خدا در دو واقعه شگرف و تاریخی به نام انقلاب اسلامی و دفاع مقدس سهیم هستند و تاکنون هیچ واقعه‌ای به اندازه دفاع مقدس در این هشت سال نتوانسته است جامعه ایران را تحت تأثیر اسلام و قرآن، ولایت و وطن دوستی، همت و شجاعت و مردانگی و ارزش‌های بسیجی قرار دهد. جنگ و دفاع مقدس سرمایه عظیم تاریخی و ارزشی است که همواره می‌تواند برای ملت ایران و نظام و انقلاب اسلامی تولید قدرت کند و با تکیه برآن از آوردگاه‌های حساس و پرخطر مصاف با دشمنان مانند فتنه سال گذشته و امروز در عرصه نبرد سرنوشت ساز جنگ نرم، سربلند و سرافراز بیرون آید. نسل‌های امروز جامعه اسلامی و انقلابی ما علاقه‌مند هستند روایت این قطعه عظیم و زرین تاریخی را از منابع اصلی آن که یادگاران دفاع مقدس هستند دریافت کنند که بی‌تردید طلایه‌دار این مهم مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای عزیز و فرماندهی و رزمندگان و شاهدان صادق عینی آن دوران به شمار می‌روند.

لطفاً در مورد نقش حضرت‌آیت‌الله خامنه‌ای و حضور و نقش راهبردی تعیین کننده ایشان در مسند نمایندگی حضرت امام و سپس رئیس شورای عالی دفاع در دفاع مقدس و در هنگام ریاست جمهوری، مطالبی را اشاره بکنید.

به بعضی از نمادها در این ارتباط اشاره می‌کنم.

1- حضور بسیجی در روزهای حساس جنگ به عنوان چشم و دست حضرت امام و معنویت و پشتگرمی رزمندگان.

2- فراخوان و سازماندهی هسته‌های اولیه نیروهای مردمی و بسیجیان حاضر در جبهه‌ها.

3- هدایت جنگ‌های نامنظم و چریکی در اوایل جنگ تحمیلی.

4- سرپرستی و هماهنگ کردن نیروهای ارتش، سپاه و مردمی در عملیات مقاومت و مقابله با دشمن.

5- نقش آفرینی در عملیات‌های بزرگ با نظارت عالی و انسجام بخشی به فرماندهان ارتش و سپاه.

6- حضور فعال در طراحی و فرماندهی عملیات‌ها و تمشیت امور نیروهای مسلح.

7- تلاش پیوسته دائمی در رفع مشکلات رزمی و پشتیبانی جبهه‌ها در سراسر کشور در ارتباط با ائمه محترم جمعه، استانداران و مسئولین.

8- مقابله با سیاست‌های خائنانه بنی‌صدر در اداره جنگ و رویارویی با اندیشه لیبرالی امریکایی حاکم بر نحوه مصاف با دشمن که گاه بوی خیانت و جرم از آن استشمام می‌شد.

9- بازدید و سرکشی از جبهه‌های جنوب و غرب کشور و ارتباط مستقیم و تنگاتنگ با رزمندگان خطوط مقدم و مردم مقاوم و شجاع و برجای ایستاده برای حفظ شهر و آبادی‌های خود.

10- تبیین ابعاد سیاسی جنگ تحمیلی و انتقال پیام حماسه دفاع مقدس ملت ایران از راه سخنرانی در مجامع بین‌المللی و مصاحبه با رسانه‌های جهانی و خنثی کردن عملیات روانی دشمن.

11- تقویت نقش مردم در جنگ و دفاع مقدس از طریق ایراد خطبه و حضور در تجمع رزمندگان و حضور مؤثر در جبهه‌ها و تبلیغ جهاد و معنویت و ابلاغ سلام امام به رزمندگان به عنوان بهترین هدیه جان بخش.

12- حمایت و پشتیبانی از گروه‌های معارضین مسلمان عراقی برای سازماندهی و تحرک و تشدید عملیات علیه رژیم بعثی صدام و ظرفیت‌سازی برای آینده جامعه اسلامی عراق.

در ارتباط با عملیات آزاد‌سازی سوسنگرد و ایستادگی رزمندگان اسلام توضیحاتی بفرمایید.

امروز شاهد بحث ما، عملیات آفندی فتح سوسنگرد و آزاد‌سازی شهر سوسنگرد است. عملیات آزاد‌سازی سوسنگرد نکته شکوهمند و غرور آفرین و در عین حال مظلومانه دفاع مقدس و مقاومت مردمی و ایستادگی بی‌نظیر رزمندگان اسلام در ماههای آغازین جنگ تحمیلی است. مطالعه وبررسی روند عملیات آزادسازی سوسنگرد در 26 آبان ماه 1359 بیانگر نقش مهم و محوری رهبر معظم انقلاب بود. به گونه‌ای که حضور معظم له در آن ایام در منطقه از الطاف خاصه الهی به ملت ایران محسوب می‌شد.

عراق 12 لشکرش را اختصاص داد برای حمله به ایران، و مدتی قبل آنها را پشت مرزها آماده و مستقر کرد و چند روز قبل از 31 شهریور درگیری‌هایی را با پاسگاه‌های مرزی برای بازکردن راه انجام داد. در 31 شهریور سال 1359 نیروهای زمینی عراق که عمده قوایش، یعنی 8 لشکرش در جنوب مستقر شده بود در 3 محور، در شمال به سمت دزفول، در مرکز به سوی سوسنگرد و اهواز و در جنوب به سمت آبادان و خرمشهر نفوذ کردند. مردم قهرمان منطقه هم با سلاح‌هایی که درخانه داشتند با کمک سپاه به دفاع برخاستند و جانانه جنگیدند.

یک مقطع مهم تاریخ دفاع مقدس، 7 روز اول جنگ است که مردان و زنان و کودکان در شهرهای مرزی در کنار پاسگاه‌های ژاندارمری و عناصر ارتشی که در مرز مشغول بودند در برابر صدام مقاومت کردند. مردان و جوانان با هر وسیله‌ای که در دست داشتند به سوی دشمن رفتند و زنان و کودکان در شهر‌ها ماندند و وسیله دفاع را فراهم کردند و با امید ایستادند.

اما برای همین محور که مورد بحث ما است در مقابل پاسگاه‌های ایران، سه لشکر زرهی عراق آماده شده بود که از محور بستان، سوسنگرد و حمیدیه به اهواز حمله کند. حبیب شریفی فرماندهی سپاه سوسنگرد که در بستان بود پل رودخانه کرخه را منفجر کرد و عراقی‌ها را پشت رودخانه معطل گذاشت.

اما عراق ضمن این‌که از محور شمالی بستان حمله کرده بود از محور کوشک و طلائیه هم 2 لشکر زرهی 4 و 5 را هم فرستاده بود داخل و آنها حرکت کردند و آمدند به سمت جلو،عراقی‌ها نتوانستند آن طور که بعضی افراد نا آگاه و بی‌اطلاع می‌گویند به سرعت به پشت مرزهای خرمشهر و اهواز و دزفول برسند. بلکه برای این‌که همان لشکرهای زرهی عراق به پشت دروازه‌های اهواز برسند چه لشکر9 از شمال و چه لشکر 4 و 5 از منطقه کوشک و طلائیه در چندین نوبت در برابر مقاومت مردمی و نیروهای سپاه و جنگ‌های نامنظم متوقف شدند و همین طور در روز هفتم که پشت دروازه‌های اهواز رسیدند شهید غیوراصلی آنچنان شجاعانه و مردانه و خیبر شکنانه به لشکر 9 زرهی عراق و تیپ آن حمله کرد که آنها را 60 کیلومتر عقب راند و شهر حمیدیه و سوسنگرد و بستان را آزاد کرد.

روز 17 آبان، یعنی 48 روز پس از شروع جنگ، صدام و ارتش بعث عراق وضع خودشان را در جبهه‌ها بررسی کردند. و شکست و توقف خودشان را پذیرفتند و استراتژی خود را عوض کردند و دیدند که در سایر محورها امکان پیشروی ندارند. بنابراین،آمدند متمرکز شدند روی محور سوسنگرد- اهواز و ضمن اینکه لشکرهای منطقه را در پدافند گرفتند 3 تیپ زرهی و مکانیزه را برای گرفتن این مسیر در پشتیبانی وعبور از خط آنان مأمور کردند. نیروهای ما هم بیکار نماندند و روز 17 آبان،دفاع اهواز را تقویت کردند و نیروهای سپاهی و مردمی و داوطلب در سه جبهه در جنوب بستان و در دوب هردان و در غرب سوسنگرد در برابر پیشروی‌های دشمن مقاومت کردند. از روز 20 آبان عراقی‌ها فشار را اضافه کردند علاوه بر لشکرهای زرهی، مکانیزه، نیروهای پیاده و توپخانه‌ها را به کار گرفتند، سوسنگرد را بستند به آتش توپخانه، بعد بالگردهایشان وارد شدند و با موشک می‌زدند. همچنین، هواپیماهای عراق آمدند و سوسنگرد را بمباران کردند.

23 آبان،آقا در تهران در شورای عالی دفاع که بنی صدر رئیس آن بود نگرانی خود را از جان حدود 500 جوان که در سوسنگرد در برابر عراق دفاع می‌کردند ابراز فرمودند و این جلسه را وادار کردند به یک مصوبه که بنی‌صدر را موظف کرد برای آزادسازی سوسنگرد اقدام کند. اولین خیانت بنی صدر درهمین جلسه ظاهر شد، با زرنگی و ترفند، فرافکنی کرد و گفت: من دارم مسئله سوسنگرد را حل می‌کنم.جلسه شورای عالی دفاع تعطیل شد، آقا از جلسه بیرون آمدند و راهی جبهه شدند. روز یکشنبه رسیدند به جبهه و با استاندار، شهید چمران، فرماندهان ارتش و سپاه جلسه تشکیل دادند و طرح عملیاتی آزاد‌سازی سوسنگرد را تهیه کردند. عراق هم داشت می‌کوبید و خود را به سوسنگرد نزدیک می‌کرد و حلقه محاصره این شهر را تنگ می‌کرد. رزمندگان ما هم مردانه مقاومت می‌کردند ‌طوری که روحیه این همه تیپ و لشکر زرهی و مکانیزه عراق را تضعیف و حرکت آنها را کند کرده بودند.

روز 25 آبان آقا با بنی صدر که در دزفول بود تماس گرفتند و گفتند: آقای بنی صدر طرح آزادسازی سوسنگرد این است: باید تیپ 2 لشکر زرهی اهواز بیاید در این عملیات شرکت بکند. شما دستور بده که این لشکر بیاید، بنی صدر با سنگینی گفت که شما بروید در لشکر، نیروها را تشویق کنید، نوازش کنید، من هم دستور می‌دهم. آقا رفتند به محل لشکر و با فرماندهان لشکر صحبت کردند آنها را آماده کردند. امیر شهید فلاحی هم آنجا برکارهای ارتش سرپرستی و نظارت می‌کردند و همچنین در آن زمان رئیس ستاد ارتش هم بودند و خاطر جمع که عملیات صبح فردا انجام می‌شود.

تا ساعت 11، 12 شب با فرماندهان راجع به جزئیات صحبت کردند. رفتند استراحت بکنند شهید چمران آمد پشت در و در زد، آقا بلند شوید، چه شده؟ فرمانده لشکر 92 زرهی می‌گوید به من ابلاغ شده، فردا تیپ2 در عملیات شرکت نکند مگر بنا به دستور، یعنی این که، تیپ2 فقط با دستور بنی‌صدر حرکت می‌کند و عملیات که بایستی در ساعت س اول بامداد بود انجام نشود.

آقا خیلی ناراحت شدند و تلفنی دغدغه شان را توسط آقای اشراقی به حضرت امام اطلاع دادند، آقای اشراقی به آقا دستور امام را ابلاغ فرمودند که، « فردا سوسنگرد باید آزاد شود». آقا با تکیه براین نظر ولایی امام و با نگاه عقلانی خودشان که نمی‌شود صبر کرد تا فردا بنی صدر دستور بدهد که جلو بیاید، ممکن است تا 11 صبح طول بکشد و جوانان ما در سوسنگرد قتل عام بشوند. همان شب دست به نامه بردند و دو نامه نوشتند که در اختیار ستاد کل هست، یکی خطاب به فرمانده لشکر 92 و دیگری به شهید فلاحی، به لشکر 92 فرمودند: شما آماده باشید محکم که فردا رأس ساعت س در عملیات شرکت کنید اگر شرکت نکنید جوانان ما در سوسنگرد شهید خواهند شد و مسئولیت شکست اهواز و دسترسی دشمن به اهواز برعهده آن کسی خواهد بود که این کار شکنی‌ها را می‌کند، می‌دهد به شهید چمران؛ شهید چمران هم زیر نامه می‌نویسند من هم اعلام جرم می‌کنم،نامه را می‌فرستند برای فرمانده لشکر 92 و شهید فلاحی، تیپ2 آماده می‌شود که صبح وارد عملیات بشود.

الحمدلله صبح 26 آبان با این همت و تلاش مضاعف رهبرعزیز ما، تیپ 2 لشکر92 زرهی، تیپ3 لشکر 92 زرهی از شمال، دو گروهان سپاه و جنگ‌های نامنظم و یک یگان پیاده از لشکر 77 روی جاده سوسنگرد از ابوحمیظه به سوسنگرد حمله می‌کنند.

لشکر‌های زرهی عراق که محاصره سوسنگرد را تنگ کرده بودند، وقتی با این هجمه نیروهای مصمم و عاشق و بسیجی مواجه می‌شوند و تعدادی از تانک‌هایشان را بسیجی‌های خط شکن می‌زنند و دودش بلند می‌شود و هوانیروز تعداد دیگری از تانک‌های آنها را می‌زند. با تاکتیک‌های ویژه‌ای که شهید چمران به کار می‌برد و خودش مثل ماهی روی زمین می‌پرید که تیر بارها و تانک‌ها او را از بین نبرند و بتواند به عنوان فرمانده عملیات ادامه بدهد. تانک‌های عراقی شروع کردند از شرق و جنوب سوسنگرد فرار کردند و ساعت 11 یگان‌های مقدم رزمندگان اسلام وارد سوسنگرد شدند. جوانانی که در سوسنگرد مقاومت می‌کردند و صد نفر شهید داده بودند، آنگاه خوشحال شدند و اشک شوق ریختند، همدیگر را در آغوش گرفتند و ارتش زرهی شمال هم از سبحانیه اخراج شد توسط تیپ 3 لشکر 92 و گروهان سپاه تا دهلاویه، لشکر9 زرهی عراق را به عقب راند و سوسنگرد آزاد شد و اهواز از تهدید عراق خارج شد و پایه امید برای پیروزی‌های بعدی در عملیات شکست حصرآبادن، فتح المبین، طریق القدس وبیت المقدس ریخته شد. این است نقش رهبری عزیزما.

اول این‌که، فکر لیبرالی و امریکایی از سوی بنی‌صدر، یک رویکرد مقابله با امام و ولایت فقیه را دنبال می‌کرد در کشور و در جبهه‌ها و رهبر عزیز ما رویکرد تثبیت ولایت امام و پیشبرد اهداف امام را دنبال می‌کرد، بنی صدر استراتژی لیبرال در برابر استراتژی انقلاب گذاشته بود. او می‌گفت ما باید خوزستان را از دست رفته بدانیم و در کوه‌های زاگرس و لرستان برابر تدبیر شاهان اشکانی و ساسانی، زمان بدهیم تا بعد بتوانیم زمین بگیریم. اما مقام معظم رهبری با تدبیر امام، حضور و جانفشانی و مقاومت وایستادگی در شهرها و در خطوط جبهه را در متن سرزمین خوزستان، استراتژی امام می‌دانستند این دو استراتژیک در برابر هم بود که مظلومانه استراتژی امام پیروز شد.

در خصوص نتایج عملیات سوسنگرد و حساسیت استراتژیکی آن منطقه بگوئید.

برکات عملیات سوسنگرد در چند محور خلاصه شده است.

1- نشان دادن مقاومت مردمی و رزمندگان برای دفاع از سرزمین ایران وعقب راندن اشغالگران بعثی.

2- افشای خیانت بنی صدر و دستور وی در عدم اعزام بموقع یگان‌ها از سوی ارتش برای آزادسازی سوسنگرد.

3- هوشمندی و درایت مقام معظم رهبری و نقش راهبردی معظم له در عرصه دفاع مقدس بویژه در حوزه مدیریت، طراحی و اجرای عملیات آزادسازی سوسنگرد و همت مضاعف ایشان در اجرای امر امام(ره).

4- ضرورت توجه همه جانبه و در خور به حوادث و رخدادها و مقاصد سرنوشت ساز و تاریخی دفاع مقدس بخصوص آزادسازی خرمشهر مورد تأکید است.

5- حقانیت رهبری و ضرورت برجسته‌سازی نقش آفرینی‌های معظم‌له در هشت سال دفاع مقدس برای نسل جوان و مسئولیت دستگاه‌ها، مراکز و نهادهای متولی امر تدوین تاریخ دفاع مقدس لازم است آثار و برکات تعیین کننده پیروزی رزمندگان در عملیات سوسنگرد در ادامه جنگ بیان شود.

اول خارج شدن شهر اهواز از خطر سقوط، دوم تقویت روحیه مقاومت در جبهه حق، سوم فراهم شدن بسترهای اولیه وحدت، هماهنگی و هم افزایی بین ارتش و سپاه و نیروهای مردمی، چهارم اجرای عملیات مشترک ارتش و سپاه پس از عزل بنی‌صدر- تبدیل مقاومت و ایستادگی ملت ایران که الگوی مبارزه هسته‌های مقاومت ملت‌های محروم و آزاد در سراسر جهان و استکبار ستیزی و استقلال طلبی، مقاومت و روحیه ایستادگی و استکبار ستیزی ملت ایران، سپر بازدارندگی کشور، دستاوردهای امروز انقلاب و کشور متأثر از مقاومت و پایداری در برابر دشمنان در هشت سال دفاع مقدس است که دو دهه پس از جنگ و امروز ایران عزیز را به قدرت منطقه‌ای مبدل ساخته است.

آزاد‌سازی سوسنگرد تجلی پیروزی ایمان و اراده و تکلیف‌گرایی بر سلاح‌های پیشرفته دشمن است. حماسه سوسنگرد طلیعه عملیات‌های حماسه آفرین بعدی مبتنی بر پیروزی خون بر شمشیر شد.

... کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیرا باذن الله.... (بقره 249)